امروزه در تولید همهگونه ازواکسنها از تکنیکهای بیوتکنولوژی بهرهگرفته شده و میشود. لیکن اوج توانمندیهای بیوتکنولوژی نوین را میتوان در واکسنهای نوترکیب نسل چهارم (ونیز DNA واکسن ها) مشاهده کرد.
تابحال برای تولید واکسنها از میکروارگانیسمهای ضعیف شده یا کشته شده یااجزاء آنها که بصورت طبیعی از آنها استخراج میشدند استفاده میشد و این امردر موارد قابل توجهی باعث ایجاد عوارض جانبی در افراد میگردید. لیکن با توسعه تکنیکهای DNA نوترکیب، واکسنهای نسل چهارم تولید شدند که در آنها تنها از جزء مؤثر در ایجاد ایمنی (جزء ایمونوژن) میکروارگانیسمها استفاده میشود.نمونه آن واکسن سابیونیتی مؤثر در برابر هپاتیت B میباشد.
فرآیند تولید یک واکسن نوترکیب بسیار طولانیو پیچیده میباشد. در ابتدا بیوتکنولوژیستها باید ایمونوژنترین جزءمیکروارگانیسمها را که معمولاً پروتئینها یا گلیکوپرتئینهای غشائی هستند طبق فرآیندهای بسیار طولانی و پیچیده شناسائی کنند و پس از آن با شناسائی محل وتوالی ژن آن در ژنوم میکروارگانیسم اقدام به تکثیر آن بخش کرده و قطعاتتکثیر شده را درون پلاسمیدهای ویژه کلونینگ قرار دهند و سپس اقدام بهانتقال پلاسمیدهای نوترکیب به سلول میزبان مناسب برای تولید آن پروتئین بنمایند. درصورت موفقیت در تولید اقتصادی یک پروتئینکاندید برای واکسن یک بانک سلولی و یک بانک پلاسمید از سلولهای نوترکیبایجاد شده و ساختارهای پلاسمیدی آنها ایجاد میشود که برای مراحل بعد مورداستفاده قرار گیرد. برای تأیید این واکسن از نظر مؤثر بودن،کارآئی و بیضرر بودن برای انسان (یا دام) (Clinical Trials) مراحل زیادی باید طی شود که چندین سال بطول میکشد. برای تولید صنعتی و تجاری یک واکسن نیازبه سرمایهگذاری فراوانی میباشد. بخشی از این سرمایهگذاری باید برای ایجاد یک محیط کاملاً استاندارد مطابق با شرایطGMP (Good Manufacturing Practice) و تسهیلات و تأسیسات استاندارد مطابق با GMP و افراد کاملاً متخصص وآموزش دیده و ایجاد یک سیستم با ثبات حفظ کیفیت گردد.